یادته
یادمه یادمه اون نگاهه شیطون تو
ما بودیم کناره هم
اما نبود قسمتمون
عشقمون رویایی بود
عشقمون رویایی بود
یادمه یادمه خنده نگاهه تو
من بودم عاشقه اون خندهای زیبای تو
خندها گریه شدن
خندها گریه شدن
یادمه یادمه قلبمون عشق شدن
عاشقه چشام شدی
عاشقه حرفات شدم
اما همشون تموم شدن
اما همشون تموم شدن
یادمه یادمه عشقمون نفرین شدش
من شدم ازاره تو
تو شدی سنگه صبور
اخ عشقمون نفرین شدش
اخ عشقمون نفرین شدش
یادمه یادمه عشقمون جدایی خواست
دلامون راضی نبود
اما سرنوشت میخواست
وای جدایی جدایی
امان ازین جدایئیئیئیی....
ای عشق
سلام من بر تو ای عشقی که میگوین فراموش شده
بعد تو ندانی این زندگی من چه شده
بودی و قدره تو را ندانستم
حالا که رفتی عمره من تموم شده
ندانستیم قدره این دوست داشتن ها را
حالا میفهمیم معنی این تاریکیها را
تو میگفتی ماهه شبهات چشمانه منه
این چشای من که دیگه کور شده
کوری چشمانه من از گریه دوری توست
تازه میفهمیم قدره این عشقی که نفرین شده
حالا که دگر تو رفتی...
میدانم...میدانم...که دگر دیر شده...
اما بدانیم که این عشقه ما
هیچ وقت فراموش نشده...