خدایا شکرت




دوست دارم نفس نفس...

عاشق و دیوانتم...

عصر ما عصر فریبه / عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون / چترای سیاه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه / وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده / قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطی شقایق / بشینیم توی یه قایق
بزنیم دل و به دریا / من و تو تنهای تنها
.
.
.
پس ببین یادت بمونه / کسی هم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا / وعده ما لب دریا

ما بهم محتاجیم...

 

بازم اومدم با دستای برای دعا...اومدم که از عشقم یگم...از زندگیم...از امیدم...از هستیم...از اونیکه هرچی تاحال داشتم ازا و بود...این آهنگه زیبای گوگوش رو تقدیم میکنم به خودشو خودش...


ما بهم مهتاجیم...مثله گندم به زمین...مثله شورزار به آب...ما بهم مهتاجیم...ما بهم مهتاجیم...ما بهم مهتاجیم مثله ماه به آدما مثله یه ماهی به آب..مثله آدم به هواا...ما بهم مهتاجیم...ما بهم مهتاجیم....دستامون از هم اگر دور بمونه، شبه شیشه ای دیگه نمیشکنه...از تو این شیشه همیشگی...خورشیده مقوایی سر میزنه...به عزای دوریه دستای ما...کوچها ساکت و بی صدا میشن...بوی رخوت همجارو میگیره ...همیه درها به قربت وا میشن..جادهامون که به خورشید میرسان...مثله تاریکی بی انتها میشن...ما بهم مهتجیم مثله گندم به زمین...مثله شورزار به آب...ما بهم مهتاجیم ..ما بهم مهتاجیم...ما بهم مهتاجیم....



دوست دارم خیلی زیاد