ای عشق
سلام من بر تو ای عشقی که میگوین فراموش شده
بعد تو ندانی این زندگی من چه شده
بودی و قدره تو را ندانستم
حالا که رفتی عمره من تموم شده
ندانستیم قدره این دوست داشتن ها را
حالا میفهمیم معنی این تاریکیها را
تو میگفتی ماهه شبهات چشمانه منه
این چشای من که دیگه کور شده
کوری چشمانه من از گریه دوری توست
تازه میفهمیم قدره این عشقی که نفرین شده
حالا که دگر تو رفتی
...میدانم...میدانم...که دگر دیر شده
...اما بدانیم که این عشقه ما
هیچ وقت فراموش نشده
...